آنکه دارای طبیعتی بخشنده و سخی است. کریم نهاد. (فرهنگ فارسی معین) : آن است کریم طبع کو احسان با اهل وفا و فضل خود دارد. ناصرخسرو. تویی معاینه در مهتری ومثل تو نیست کریم طبع و رهی پرور و سخاگستر. سوزنی
آنکه دارای طبیعتی بخشنده و سخی است. کریم نهاد. (فرهنگ فارسی معین) : آن است کریم طبع کو احسان با اهل وفا و فضل خود دارد. ناصرخسرو. تویی معاینه در مهتری ومثل تو نیست کریم طبع و رهی پرور و سخاگستر. سوزنی
زن صفت. مانند زن سست عهد و پیمان شکن. که طبع زنان دارد: نیک داند که فحل دورانم دلم از چرخ ماده طبع فگار. خاقانی. عجب ترسانم از هر ماده طبعی اگرچه مبدع فحلم در این فن. خاقانی
زن صفت. مانند زن سست عهد و پیمان شکن. که طبع زنان دارد: نیک داند که فحل دورانم دلم از چرخ ماده طبع فگار. خاقانی. عجب ترسانم از هر ماده طبعی اگرچه مبدع فحلم در این فن. خاقانی
نوعی از حیوان آبی است که به صورت انسان می باشد سفیدپوست و بغایت نازک اندام. (غیاث اللغات). نسناس. (مهذب الاسماء). موجود افسانه ای که گویند در دریاها باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : ای مردم آبی شده بی یأس تو عمری دردیدۀ احرار جهان مردم دیده. انوری. نقد اشکم را به زور از مردم چشمم ربود گرد او گردم که باج از مردم آبی گرفت. آشوب. می تواند دیدۀ عاشق به امید سرشک مردم آبی کند آسودگان خاک را. هاشم (از آنندراج)
نوعی از حیوان آبی است که به صورت انسان می باشد سفیدپوست و بغایت نازک اندام. (غیاث اللغات). نسناس. (مهذب الاسماء). موجود افسانه ای که گویند در دریاها باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : ای مردم آبی شده بی یأس تو عمری دردیدۀ احرار جهان مردم دیده. انوری. نقد اشکم را به زور از مردم چشمم ربود گرد او گردم که باج از مردم آبی گرفت. آشوب. می تواند دیدۀ عاشق به امید سرشک مردم آبی کند آسودگان خاک را. هاشم (از آنندراج)